پدر... پ د ر
بسم رب الاعلی و بسم رب علی(ع)
پدر واژه بی همتای عالم
پدر ، پناه فرزند
پدر ، دریای عشق
پدر ، راه فرار از غم
هر چه خواهی در استواری قامتش ، در غرور چهره همیشه مهربانش می توانی بیابی...
روزی در همین جا به خود بالیدم که دیگر دو پناه دارم در وقت بی پناهی...با غرور دخترانه نوشتم من حالا دو پدر دارم
اما آن روز فکرش را نمی کردم در سومین سال زندگی یک پناه بی پناهی را دیگر نخواهم داشت...
در روزهای با او بودن هیچ وقت فکرش را نکردم که عروسش هستم ، همیشه مثل دخترش با من رفتار می کرد و من هم واقعا به اندازه پدرم دوستش دارم
من واقعا دو پدر داشتم و وقتی رفت، در غم نبودش نالیدم مثل یک دختر...او همراه زندگی ما بود ... یک تکیه گاه محکم ... یک پدر
حالا بابا محمود نیز تنها شده...
او هم احساس قلبم را می داند ... احساس قلب مصطفی را می داند ...
بابا محمود هیچ وقت طعم پدر داشتن را نچشیده ، فقط دو سال طول کشیده محبت پدر داشتن
و وقتی بابا عباس رفت
فهمید درد مصطفی را ... فهمید درد دل دخترش را ...
خیلی درکش سخته یک سال با شاخه گل و کیک به دیدار " پدر " بروی و سال بعد با نثار فاتحه ای بر مزار " پدر "
کاش برای هیچ کس ، گرفتن دستان گرم پدر ، آرزو نشود ... آغوش و بوسه اش به یک تاریخ تبدیل نشود...
به ما اشتباه آموختند که :
بابا با نان آمد
باید به ما می آموختند:
بابا با عشق آمد
بابا با خوشبختی و خنده آمد
بابا با آغوشی باز آمد
همه بچه ها فکر می کنند پدر یعنی کار ... یعنی وقتی وارد خانه می شوند حتما باید دستانشان پر از خوراکی باشد
هیچ وقت به بچه ها یاد ندادند
پدر یک دریا محبت است
پدر شانه هایی دارد به استواری کوه
پدر دلی دارد به نازکی گلبرگ گل ولی از کودکی به او گفته اند: " مرد گریه نمی کند "
آهای تو... آره با توام
قدر پدرت را بدان
ما هم باور نداشتیم
یک روز باید سنگ قبرش را در آغوش بگیریم
همین
حرف دل نوشت :
بابا عباس و بابا محمود عزیزمان روزتان مبارک
شما همیشه برای ما عزیز هستید... تا ابد ...
بابا عباس به حق علی(ع) اگر خوبی بدی دیدی از ما در آن نزدیکی های خدا ، حلالمان کن
بابا محمود به استواری شانه هایت که ما را همراهی کرد ، ببخش کوتاهی هایمان را ... حلالمان کن
برای بابا عباس :
دو روز پیش بعد از سه ماه ... تاکسی های 133 را زنگ زدم... همانی که روز رفتنت مرا رساند تا گلابچی
این بار هم دسته ی در را محکم گرفتم
خاطرات آن روز سرد زمستون برایم مرور شد
تمام دلهره های دلم
تمام آیه الکرسی ها که در طول مسیر خواندم
این بار سرم را انداختم پایین و آرام گریستم...
در نبودت ... به ما سخت می گذرد ...
با خاطراتت ... لحظاتمان دیگر شیرین نیست ، پر از اشک است
کاش دلم می تونست باور کنه که در دو ساعت دیگه چهره اتو ندیدم
ولی بابا عباس هنوز مصطفی به من نگفته تو رفته ای ...
پشت درهای انتظار هنوز نشسته ام تا مصطفی باورم دهد تو رفته ای!!
هر شب لحظه های تنهایی برایت شمع روشن می کنم ...
شمع ها هم مثل قامت تو آب می شوند
ولی روشنی دهنده هستند ... مثل نگاهت که روشنی بخش قلبمان است
******************************************************
روز میلاد امام علی (ع) به تمام شیعیان مبارک و هم چنین روز پدر را به تمام پدران بزگوار تبریک عرض می کنیم.
روز مرد را به تیکه گاه محکم زندگیم و آرامش جانم "مصطفی عزیزم" تبریک می گم... خیلی دوستت دارم عزیزم
به دعای پدر و مادر خوشبخت باشید الهی