ღ♥ღحرف دلღ♥ღ

چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم.

چها که می بینم و باور ندارم.

چها ،چها ، چها که می بینم و باور ندارم

اگر چه باور ندارم که یاور ندارم.

چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم.

باده ای هست و پناهی و شبی شسته و پاک

جرعه ها نوشم و ته جرعه فشانم بر خاک

نم نمک زمزمه واری ، رهش اندوه و ملال،

می زنم در غزلی باده صفت آتشناک:

بوی آن گمشده گل را ز چه گلبن خواهم؟

که چو باد از همه سو می دوم و گمراهم.

همه سر چشمم و از دیدن او محرومم.

همه تن دستم و از دامن او کوتاهم.

گرچه تنهایی من بسته در و پنجره ها،

پیش چشمم گذرد عالمی از خاطره ها

اگر عشق عشق باشد ، زمان حرف احمقانه ای است.

من

پری کوچک غمگینی را

می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد

و دلش را در یک نی لبک چوبین

می نوازد آرام ،آرام

پری کوچک غمگینی

که شب از یک بوسه می میرد

و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

نویسنده : فروغ فرخزاد

من هم نظر خودم را درباره این سه کلمه می دهم.

محبت: به نظر من محبت چیزیه که آدمای این دوره هیچ کدام مفهومش را نمی دونن و فقط وقتی نیاز به آدمای دیگر پیدا می کنن سراغ این محبت بیچاره می رن.

اگر محبت هم مثل گل سرخ خار داشت شاید کم تر کسی می تونست به راحتی به آن دست پیدا کنه.و آن وقت معلوم می شد چه کسی قلبش پر از محبته.

محبت کردن قوانینی دارد که هر کسی قادر به اجرای آن نیست به خاطر همین همه قانون شکن محسوب می شن.

دوست داشتن : به نظر من دوست داشتن واقعی تاکید می کنم واقعی می تونه آدما را هدایت کنه ، نه این دوست داشتنی که ورد زبان همه این دختر و پسرها است.

دوست داشتن به معنای واقعی یعنی قلب ها به یاد هم بودن یعنی عقل ها را از دست دادن ، نه این که پسره به یکی می گه دوستت دارم و وقتی از این جدا می شه

به یکی دیگه این حرف را می زند یا برعکس.

دوست داشتن مرواریدی در صدفه باید اول صدف را شکست (یعنی اول انسان باید غرورش را بشکنه) بعد مروارید درخشان را در بیاره .حالا اگر آدم باشد اگر آدم باشد ،برای خودش

نگه می دارد.حالا اگر آدم نباشه می فروشه بعدش پولش را به باد فنا می دهد.

عشق : من در جایگاهی نیستم که درباره این واژه گرانبها صحبت کنم. آن قدر نجیب و مهربان است که همیشه هویت خودش را از همه پنهان می کنه و از این که به راحتی به زبان آدم های

کم عقل می آید ناراحت نمی شه.

جایگاه عشق جایگاهی الهی است و عشق اول از همه از جانب خود خدا به قلب آدم الهام شد و تا این موقع کسی نتونسته همچین عشقی را به قلب آدم هدیه کند.

این سه کلمه را هرکس به دستش بیاره نه در حد کلمه بلکه در واقعیت زندگیش زیر و رو می شه حاضرم با همتون شرط ببندم.

نظرتون در مورد محبت و دوست داشتن و عشق چیه ؟

لطفا نظرتون را برام بنویسین

این چه عشقی است که در دل دارم

من از این عشق چه حاصل دارم

می گریزی ز من و در طلبت

باز هم کوشش باطل دارم

نویسنده: فروغ فرخزاد

اگر از یک حدی از جو بالاتر بروی دیگر هیچ ابری وجود ندارد.

پس اگر دلت ابری شد بدان هنوز اوج نگرفتی .

فقط یک بار به دنیا می آیی،

فقط یک بار خداوند زندگی را به تو هدیه می کند

اما در سرایی دیگر همواره خواهی بود؛

اگر این فرصت یک باره از دست دهی چه خواهی کرد؟

اما یادت باشد که هر صبح تولدی دوباره است

تولدی از خود ، با خود و به دست خود

با همین چشم ، همین دل

دلم دید و چشمم می گوید:

آن قدر که زیبایی رنگارنگ است ،هیچ چیز نیست.

زیرا همه چیز زیباست،زیباست،زیباست؛

و هیچ چیز همه چیز نیست.

با همین چشم ، همین دل

دلم دید و چشمم می گوید:

آن قدر که زشتی گوناگون است ، هیچ چیز نیست.

زیرا همه چیز زشت است،زشت است، زشت است؛

و هیچ چیز همه چیز نیست.

زیبا و زشت ،همه چیز و هیچ چیز،

و هیچ ، هیچ ، هیچ ، اما...........

نویسنده: م. امید