به یاد یک دوست
این شعر را به دوست خوبم که الان مسافر مشهد ، دیار عاشقان خدایی ، است تقدیم می کنم که امیدوارم یاد من هم باشد.
شبی در دفتر زیبای قلبمگلی از جنس نیلوفر کشیدمکمی آن سو تر از چشمان نرگس شقایق با دو چشم تر کشیدممیان باغ چشمانم در آن شب پرستو با نگاهم راز می گفتدر آغوش گلی خوشبو قناریغزل از حافظ شیراز می گفتکنار دست های خالی بیدنگاهم بر گل روی تو افتاددلم با دیدن گل های نرگس به یاد چشم و ابروی تو افتادتو آن شب ماه من بودی شقایقکه تابیدی به روی چشمان تر منمن آن پروانه بی آشیانمکه آخر نیست جز خاکستر منچراغ آسمان آن شب تو بودی تو ای زیباترین رنگین کمانم درخشیدی به شام تار قلبمکه در ظلمت سرای غم نمانمنمی دانم کجا بودی در آن شبکه من این گونه به یاد تو بودمدوست عزیزم امیدوارم سفر خوبی داشته باشی و می دانم در آن شب که همش به یادت بودم بهترین جای کشور بودی.