• وبلاگ : ღ♥ღحرف دلღ♥ღ
  • يادداشت : اولين تجربه يك ساعت انديشه
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اميرحسين 

    سلام، از شما (خانم آقا مصطفي) که به فعاليتهاي کانون توجه ويژه داريد -مثل مطالبي که براي شيخ، جلسه ماه رمضان، و اين جلسه نوشته ايد- تشکر ميکنم.

    به نظر من جلسه فوق العاده و کم نظيري شد، به عنوان اولين تجربه اين چنيني، قبل از جلسه کمي نگران بودم، که خدا روشکر با همت بچه ها و لطف بعضي کانونيا و البته زحمتاي شما زوج خوشبخت و خانواده بزرگوارتان و استقبال نسبتاً مناسب متاهلين، شب به يادماندني برايمان رقم خورد. آقاي جواهر کلام صحبتايي کرد که شيريني محتوايش هميشه در وجودم باقي خواهد ماند. همان شب در صفحه فيس بوکم شعري از شهريار را گذاشتم:

    امشب از دولت مي رفع ملالي کرديم / اين هم از عمر شبي بود که حالي کرديم...

    با اينکه به اين نتيجه رسيده ام که حضور خانمها در جلسه مرسوم يک ساعت انديشه ي ما -جداي از آنکه امکانش سخت است- به ارتقاء شخصيتي هيچ کدام از طرفين کمک زيادي نخواهد کرد، اما اميدوارم اين جلسه مقدمه حضور پررنگ تر خانمها در کانون باشد تا واحد خواهران فعال شود. البته کار دشواري ست و برنامه ريزي مي خواهد و از همه مهمتر به نظر من خود متاهلين بايد بخواهند. خودتان -متاهيلن- براي خودتان برنامه ريزي کنيد تا حداقل ماهي يکبار جلسه اي شبيه به جلسه يک ساعت انديشه و با اهداف و ضرورتهاي مختص خودتان داشته باشيد. اگر بخواهيم جلسه اي اين چنيني ديگري هم داشته باشيم، هماهنگي هاي اوليه دقيق تري لازم است.

    پاسخ

    ممنون...اون شب بعد از رفتن بچه ها اين پيامك به دستم رسيد كه:امشب از دولت مي رفع ملالي کرديم / اين هم از عمر شبي بود که حالي کرديم...كه واقعا وجدآور بود