یک نکته ، یک داستان
امروز ، دانشگاه کلاس زبان داشتم
استاد به علت سرماخوردگی حال نداشت و از طرفی دوست نداشت کلاس رو زود تموم کنه
به خاطر همین دقایقی را به گفتن داستان گذراند
البته داستانشون خیلی جالب و نکته داری بود که دوست دارم برای دوستان خوب حرف دلی هم به یادگار بگذارم
البته شاید شنیده یا خوانده باشید و من هم منبعش رو ندارم و آن چه از زبان استاد شنیده ام می نویسم.
امیدوارم برای شما نیز تاثیر گذار باشد...
در گوشه ای از جهان ، روستایی بود که جمعیت اندکی داشت و همه همدیگر را می شناختند
ولی در این روستا غم و اندوه خاصی موج می زد آخه وضعیت مالی اهالی روستا بهم ریخته بود و همه ناامیدانه و فقط به اعتبار همدیگر خرید می کردند
خلاصه
یه روز ، یه توریست وارد این روستا می شه و میره تا در مهمانسرایی که در این روستا بود استراحت کند
وارد مهمانسرا میشه و قیمت یک شب ماندن را می پردازد
صاحب و مدیر مهمانسرا پولی که از توریست دریافت می کنه رو سریع بر می داره و میره پیش آقای قصاب تا طلب خودش رو به قصاب بده
وقتی طلبشو پرداخت ، آقای قصاب هم سریع رفت پیش دامدار تا طلبش رو بده
بعد آقای دامدار رفت پیش فردی که ازش غذای دام هاشو می خره و طلبشو می پردازه
خلاصه سرتونو درد نیارم که
این آقا هم به همون مدیر مهمانسرا یه طلبی داشته که میاد همون پول رو میگذاره روی پیشخوان مهمانسرا و او هم طلبشو صاف می کنه
در همین لحظه آقای توریست که از اتاق های مهمانسرا خوشش نیومده بود ،از پله ها یواش یواش میاد پایین و پولشو بر میداره و با عرض پوزش از مهمانسرا خارج میشه
ولی این وسط یه اتفاق مهمی در روستا افتاد
در روستا دیگر کسی ناامید و ناراحت نبود ، آخه همه قرض هاشونو بهم دیگه پرداخت کرده بودند
دوستان عزیز
نکته ای که در این داستان هست اینه که در واقع پولی که دست به دست گشت و قرض های همه را داد
و آخر سر هم به همان توریست برگشت بهانه ای شد برای دادن امید
با این که این فقط یک دیدگاه بود و این نشان می دهد که بیشتر مسائل زندگی ما هم به جایی ختم می شود که تهیست
و فقط برای خود دغدغه ای بزرگ کرده ایم
ما آمده ایم تا برای آسایش و آرامش خود تلاش کنیم نه دغدغه ساز باشیم برای زندگیمان
این اهالی قبل از ورود این توریست نیز می توانستند مشکل خود را به راحتی حل کنند ولی این قرض را دغدغه ای برای زندگیشان کرده بودند
و شادی را از خانه اشان رانده بودند
پس قبل از راه دادن غم و ناامیدی و دغدغه هایی که آرامش را از ما میگیرد ببینیم آیا راهی هست برای بهتر حل شدن موضوع!!