ღ♥ღحرف دلღ♥ღ

نمی دونم چرا امسال این قدر عاشق پاییز شده ام

هوایش

نسیمش

بارانش

برگ های زرد و سرخش

.

.

.

انگار پاییز بدجور اومده توی دلم خونه کرده و رنگ هاشو به رخ دلم کشیده

شاید هم نداشتن بهار و روزهای خوشی بهاریم ، مرا عاشق پاییز کرده

آخه دو تا فصل بهار و پاییز برای من جذابیت بیشتر داره

سیگنال هاش به دلم می شینه

هر کدومشون حس طراوت خاصی دارن

آبان که میشه ، پاییز بیشتر قابل لمسه

مثل اردیبهشت بهاره

دلم یه عالمه نفس می خواد

یه جایی دور از خودم

شاید همونجایی که خودم رو گم کردم

وااااااااااااااااااای که چقدر خوبه با همسرت یه جایی بری دور از همه مردم

جایی که ما باشیم و طبیعت

و بشینیم به گفت و گوی پروانه با گل گوش فرا دهیم 

به پرواز پرستو خیره شویم

به نفس کشیدن گل اقاقیا

به مجنون بودن بیدمجنون نگاهی بیاندازیم

و لحظه هایی را بدون فکر به این که مردم برامون چی می گن ، دخالت های بقیه ، اظهارنظرهایی که برای زندگیمون می کنن

از زندگی دو نفره امان لذت ببریم

به دور از تمام دغدغه هایمان

زندگی یعنی واقعا یعنی این...

ای پاییز

ای فصل دگرگونی 

من و همسرم را در طبیعتت بپذیر

پ.ن: به خدا اون زوج هایی که هنوز بچه ای ندارن و زندگیشون هنوز دو نفره اس هم

دغدغه دارن ، مشکلات خاص خودشون رو دارن ،برنامه هایی برای آینده اشون دارن...

لطفا ، خواهشا توقعات بی مورد ازشون نداشته باشین!!!!!!