خاطره کلاس اول
سال 76
اول مهر
نه ببخشید 31 شهریور بود
که با حس خاصی صبح از خواب بلند شدم... همه وسایل هام نو بودن
وسایلم آماده بود و مامان مهربونم هم ساندویچم رو توی کیفم گذاشته بود
روپوش سرمه ای رنگم رو با یقه و سر آستین های قرمز رو هنوز خوب به یادمه
من و دوستم مانتوهام یه جور و یه شکل بود ...دوست جون جونیم بود از 4 سالگی
واااااااااای که چقدر ذوق داشتم
تند تند کفش هام رو پوشیدم و با مامان به طرف مدرسه رفتیم و نزدیکای مدرسه نرجس (دوستم) رو دیدم و دیگه حال خودمون رو نفهمیدیم
دست همدیگه رو گرفتیم و دویدیم توی مدرسه
انگار نه انگار مامانی همراهمون بود
ولی زمان ما مد بود بچه ها گریه کنن ولی ما خیلی خوشحال بودیم و مامان هامون هم خوشحال بودن
ولی شانس آورده بودم مامانم معلم کلاس اول نبود وگرنه نمی تونست منو همراهی کنه تا مدرسه
خیلی روز خوبی بود
31/6/76 زیباترین روز زندگیم در دوران کودکیم به حساب میاد
و آغازی بود برای شیطنت های سر کلاس
همیشه منو نرجس کارهای جالبی می کردیم
گاهی می رفتیم زیر میز و خوراکی می خوردیم
گاهی با هم حرف می زدیم و یواشکی می خندیدم
درس هامون خوب بود ولی دوتایی که بهم می افتادیم شیطنتمون گل می کرد
تنها چیزی که یادم میاد معلم کلاس اولم بهم گیر داده بود سرکاف آ بود
بارها منو برد پای تخته تا سر کاف بنویسم ... گاهی منم از لج بد می نوشتم
ولی حیف روزهای شیرین بودن با نرجس مدت کوتاهی طول کشید و پدرم مدیر اعزامی به کشور آلمان شد
و همه وسط سال رفتیم آلمان
لحظه خداحافظی با نرجس اون وقتی که بابا اومد پرونده امو از مدرسه بگیره یادمه
مدیر منو یواشکی از کلاس برد بیرون و من اشک می ریختم و نرجس فهمیده بود من دیگه دارم میرم
دوست خوبم دوان دوان دنبالم آمد
افتاد و دل من هم یکدفعه ای ریخت ... شلوارش پاره شد و دل من هم پاره شد...
شاید سن من ، سنی نبود که بخواد خارج از کشور رو تجربه کنه
و من اونجا در یک کلاس دو نفره تا پایه سوم درس خوندم
من و بودم و یه پسر که اصلا ازش خوشم نمی اومد ( شلخته و درس نخون)
مامانم ، معلمم بود و بابا هم مدیر مدرسه
همباری من هم آبجیم بود..دیگه ما دو تا خواهر کسی رو نداشتیم برای بازی کردن
ولی نرجس و دوستای مدرسه رو فراموش نکردم و اونجا با نرجس نامه نگاری می کردیم
لحظه های زیبای کودکیم با خانواده خودم فقط پر شد و خدا رو شکر می کنم که خانواده خوبی دارم و همیشه پشتیبانم بوده اند
امیدوارم لحظه های همه بچه های ایران زمین پر از شادی و زیبایی باشه
و روزی برسه که همه کودکان بتوانند از علم بهره ببرند