جادو شده ی توام یا رضا(ع)
یا الله
نگاه دوخته ام به جعبه جادویی
جادو شده است نگاهم به نگاهت
پرچم سبز رنگت را با نگاهم تعویض کردم
و چه معجزه و جادوییست نگاهت
دلم همچون کبوتران حرمت پر کشیده سوی تو
پرواز می کنم در آسمانت و جای امن میابم بر روی گنبد زرد طلایت
کاش جای آن بوسه زن پرچمت بودم
و یا نه
همان خاک پای زائرانت بهتر است
طنین نقاره ات چنان خانه ی ما را روشن کرده که گویی این جا شده حرم
چنان غرق تماشایت نشسته ام که انگار میان زائرانت گمگشته ای هستم
جعبه جادویی امروز طلسمم کرده
به نگاهت
به بارگاهت
به عظمتت
به مشتاقانت
به حال و هوای صحن سقاخانه ات
و به خاطره هایم که روبه روی ضریحت ، روبه روی شما دارم
یا علی ابن موسی الرضا (ع)
دل تنگم را می خری؟
اگر به همان جوهای ریخته شده برای کبوترانت هم باشد قبول است
فقط می خواهم باشم
کنار شما ...
که وقتی کنار شما هستم احساس می کنم به خدا نزدیک ترم
دستانم به خدا می رسد وقتی ضامن دارم
ضمانتت برای تمام عمر کافیست
ایمانی پیدا می کنم که خودم لذت می برم
وقتی روبه روی شما قامت ایستاده ام
احساس می کنم در آغوش خدا هستم
اشک هایم را به آغوش خود ِ خدا می بخشم
و آن وقت است که از سوی خدا لایق آرامش می شوم
یا امام رضا(ع)
ار فرسنگ ها راه نیز وقتی با احساس نفسی در حرمت یاد خدا می کنم
سبکبالترم
و چه خوب می شد اگر آن قدر خوب بودم که همیشه با توسل به یاد خدا می بودم
**********************
و امروز برایت نوشتم و نالیدم
تا میلاد نورانیت را تبریک گویم
تولدتون مبارک
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)
پ.ن: می شود آیا این دل غربت زده را به یک زیارت مهمان کنی؟
حاجت روا باشید الهی