زندگی و خاطره
گاهی برای زندگی کردن باید بعضی از خاطره ها را گوشه دنجی در صندوقچه ای پنهان کرد تا دیر به دیر به یادش افتاد
حکمت ماندگاری خاطره ها جز یاد زندگی دیروز نیست اما باید به یاد داشته باشیم که امروز نیز باید زندگی کرد
امروزی که برای فردا دیگر دیر است
اگر زندگی play back داشت شاید جای خالی های زندگی را پر می کردم و از تمام آدم های دیروز که امروز دیگر نیستند حلالیت می خواستم و یک یادگاری از هر کدامشان می گرفتم
هیچ انسانی نمی خواهد خاطره هایش در آینده باعث اشک کسی شود
و ما برای تسلی روح انسان های دیروز باید از بهترین خاطره های آن ها درس بگیریم و فاتحه ای را برای شادی روحشان روانه ی آسمان ها کنیم
شاید روزی ما هم آن قدر خوب باشیم که آیندگان نیز با یادآوری خاطره های ما به یاد ما فاتحه ای بخوانند.
اگر درگیر خاطره ها شویم ، زندگی امروز را هم از دست می دهیم
باید برای بهبود حال خودمان هم که شده خاطره های تلخ را پنهان کنیم و عبرت بگیریم و با خاطره های شاد زندگی را ادامه دهیم
اگر زندگی play back داشت باغی می خریدم و برای هر کسی که دوستش دارم درختی می کاشتم
که همیشه یادم باشد که اگر یکی از انسان هایی که دوستش دارم به سمت خدا رفت
هنوز می توان از اخلاق و منشش درس گرفت و زندگی را با میوه هایی که از درخت عمرش باقی گذاشته ادامه داد.
زندگی پر از شادی و غم است و هر کدام دوره ای دارند که گذرا هستند و در طول زندگی در هر کدام باقی بمانیم باید جوابگو باشیم
زیرا در شادی ماندن ، ندیدن غم انسان های دیگر است و در غم ماندن ، چشم ِ ندیدن شادی دیگران
باید قبول داشته باشیم که آمده ایم که برویم و هر کداممان امانت خدا بر زمین هستیم و مالکیت دست اوست
و باید بدانیم در این بازه آمدن و رفتن ، از ما چه خواسته شده!!
به خودم هستم
لطفا برای خدا زندگی کن