کتاب چار فصل زندگی
در کتاب چهار فصل زندگی
صفحه ها پشت سر هم میروند
هریک از این صفحه ها یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم میروند
آفتاب و ماه یک خط در میان
گاه پیدا گاه پنهان میشوند
شادی و غم نیز هریک لحظه ای
بر سر این سفره مهمان میشوند
گاه اوج خنده ما گریه است
گاه اوج گریه ما خنده است
گریه دل را آبیاری میکند
خنده یعنی این که دلها زنده است
زندگی ترکیب شادی با غم است
دوست میدارم من این پیوند را
گرچه میگویند شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
قیصر امین پور
این روزها آن قدر گریه پر خنده کرده ام که بغض هایم طعم تلخی گرفته...
آخه هیچکس نمی دونه ، نمی تونه بفهمه زندگی با خاطره های شاد چه جوریه...
اگه رفته ، بره به سلامت...جاش میدونیم که خوبه
ولی خدا... کاشکی یه نیگاه به دل ما بچه هاش می کردی...
دل هایی که در انتظار بهار ،پاییز شدند
لحظه سال تحویل امسال...موندیم کجا باشیم...
ولی مثل همیشه می دونم خونه بابا دعوتیم...
امسال باید بریم به بابا بگیم : خونه نو مبارک!!
دل تنگتیم بابا عباس...دل تنگتیم...