مهمان کوچک معبد
امروز صبح که کنار معبد کوچک خانه بودم
دیدم که گل های نازنینم مهمانی کوچک دارند
مهمانی که شاید بیشتر ما ازش بترسیم
ولی چه زیبایی داشت این مهمان کوچک
رنگ بندی زیبا...نه رنگارنگ هم چون پروانه ولی همین چند رنگ هم آن قدر به زیبایی نقاشی شده بودند که آدم را محو تماشا می کرد
وقتی با نگاه به او می دیدم که چقدر تو ای خدای عظیم قدرت داری...دلم استوارتر می شد...احساس می کنم تکیه گاهی دارم امن
وقتی زیبایی هایت را نشانم می دهی
وقتی وسعت خود را نشانم می دهی
وقتی عشق را نشانم می دهی
وقتی.....
گاه آن قدر خود را حقیر می بینم که هیچ گاه به خود جرئت نمی دهم سرم را بالا نمایم
و گاه آن قدر خود را بزرگ می بینم که چنین خدایی داریم...
دوست دارم یه کمی از نزدیک نگاه به این موجود کنم...موجودی که حتی خدا از نقاشی روی پاهایش هم کم نگذاشته...مثلا مثل ما آدم ها نگفته ولش کن اینجا را که کسی نمی بیند...
نگاهش کنید...راستش هر چه به او گفتم بگو سیب ، اعتنایی نکرد ولی در حالت اخمو هم زیباست.
حال که به این عکس می نگرید ، اطراف او را هم ببینید...چه برگ زیبایی زیر پایش هست...هر جا جریان آب بیشتر است ، برگ سبزتر است درست در اطراف آوندهای برگ!
نمی دانم وقتی داشتم عکس می گرفتم او پیش خود درباره من چه فکری می کرد ولی مطمئنم این حیوانات و حشرات هم عظمت خدا را شکر می گویند...
مثلا این گل با زیباییش خدا را شکر می کند:
یا همان ملخ با کارایی که دارد و باعث ادامه چرخه حیات می شود خدا را سپاس می گوید...باید به یاد داشته باشیم هر موجودی بی دلیل خلق نشده...هر چیزی که به نظر ما بی دلیل است برای او که آفریده دلیلی محکم است برای برقرار بودن حیاتش!
در کتاب شناخت شهید مطهری خواندم:
الهی شکر صیغه شکر به جای آوردن خداست و شکر کردن واقعی آن است که آن نعمت را در راه خودش استفاده نماییم...چشم ، گوش،...شکر کردن این نعمات این است که در مسیر درستش استفاده شود.
خدا کند که ما هم بتوانیم شکر واقعی نعمت های الهی را به جای آوریم
شعار من+تو=ما:
خوشبخت باشید الهی