امشب آسمون پر از بال فرشته اس
امشب میگن شب آرزوهاست!
دلم هوای یه خونه ی آشنا کرده...میگن هر کی در خونه اش میره دست خالی بر نمی گرده...
نمی دونم امشب در را به رویم می گشاید یا نه ولی به رحمانیتش قسم که تا حالا هر باری که در خونه اش رو زدم ،یه در خیلی بزرگ رو به روی قلبم باز شده
دو سال پیش فانوس هامونو روشن کردیم و فرستادیم سمت خودش...فانوس هایی که پر از آرزوهای قشنگمون بود
پارسال آرزوهامونو سپردیم به ستاره های دنباله دار که می رفتن سمت خدا...
ولی امسال...
امسال بیاین آرزوهامونو بدهیم به قاصدک
قاصدک هایی که پرهاشون از جنس پر فرشته هاس...شایدم فرشته های کوچیکن که خدا فرستادن سمت دلامون.
امشب بیاین قاصدک های سفیدو بگیریم و در گوششون همه آرزوهامونو زمزمه کنیم و بگیم به خدا که رسیدی بگو خدا جون دوستت دارم.
امشب شب آرزوهای سپیده...آرزوهایی از جنس بال فرشته
تا حالا فکرشو کردین که دلمون چقدر تنگ شده برای خدا...تا حالا فکرشو کردین که چقدر سخت با خدا حرف می زنیم؟
امشب بیاین با هم دیگه اول همه آرزوهامون برای ظهور آقامون ، امام زمان (عج) دعا کنیم
منم
امشب می خوام برای دو تا مسافر کوچولو دعا کنم
دو تا مسافر کوچولو که دوست دارن سالم سالم برسن به دنیا...یه دختر کوچولو که یک ماه دیگه مهمان ما هست ان شاالله و بعدیش یه گل پسر که 3 ماه دیگه قراره ازش استقبال کنیم ان شاالله
خدایا
همه مسافر کوچولوها سالم برسن خونه هاشون و کنار آن فرشته هایی که خودت برای محافظت ازش آفریدی به خوبی بزرگ شن...
امشب می خوام برای همه زوج های آسمونی که تازه با هم پیوند بسته اند،دعا کنم
دعا کنم ، عاقبتشون به خیر باشه و هر جا هستن زیر سایه خدا خوشبخت باشن و آن ها هم روزی صاحب یکی از همین مسافر کوچولوها بشن
امشب می خوام برای همه دل هایی که دل تنگ هستند دعا کنم
مثل دل تنگ خودم که هوای یه دعای کمیل کرده توی صحن سقاخونه آقا
گاهی با خودم میگم مگه سخته صحبت با خدا ، مگه نمیشه مستقیم رو به خدا کرد و گفت خداجون میشه این کارو برام بکنی این کارو نکنی و ...
ولی یه مثال میاد توی ذهنم که بیشتر دلمو تنگ میکنه برای پیامبر و امام ها
دیدین وقتی یه بچه کوچیک با باباش یا بزرگترش میره توی یه مغازه و مثلا یه آدامس می خواد خودش قدش نمیده به فروشنده بگه :آقا یه آدامسم می دی؟
لباس باباش یا اونی که بزرگترشه رو می کشه و می گه : تو رو خدا به آقاها بگو یه آدامسم بده...این قدر لباس بابا رو می کشی تا یه چیزی نصیبت بشه
ما هم الان همون بچه هستیم که قدمون نمی ده ، دستمون به آسمونا نمیرسه...میریم دست به دامن پیامبر و امام هامون میشیم که دستشون راحت به خدا می رسه
خیلی راحت حرف دلمو می زنم...شاید لحن حرفام کمی از سنم پایین تر باشه ولی وقتی از یه کسی چیزی می خوای باید یکم ناز کنی ...گریه کنی...طلب کنی
امشب مریض ها یادتون نره
جانبازهای عزیزمون
بچه های بی سرپرست
اون هایی که یه سقف بالا سر ندارن
اون هایی که دیگه بین ما نیستن و دستشون از دنیا کوتاهه
همه رو دعا کنین
ولی بیاین یادمون نره قبل گفتن آرزوهامون به خدا بگیم
شکر بابت همه نعمت هایی که بهمون دادی و همه اون چیزهایی که صلاح دونستی به دست نیاریم و همه اون چیزهایی که نگفته به دستمون دادی
یادتون نره مثل پارسال آخر آرزوهاتون بگین :
خدایا ! تو وضع منو بهتر از همه میدونی پس هر چی به صلاحمه همون بشه !
لینک شب آرزوی پارسال رو میگذارم...دوست داشتین یه سر بزنین..
http://maryamkhedmaty.parsiblog.com/Archive/%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF+90/
حرف من و تو :
خوشبخت باشید الهی و ما را از دعای خیرتون محروم مسازید