ღ♥ღحرف دلღ♥ღ

سلام مهربون خداوندا

تو که یکتا و محبوبی و هیچ راهی را بسته نگذاشتی جز راه گناه و کلیدش را به دست شیطان نهادی و گفتی می دانم آن که بنده من باشد گوش به حرف تو نمی سپارد

سلام به تو ای معشوق تمامی عاشقانی که در سوز دوری تو سوختند

سلام به خواننده عزیز

مطلبی که در پست قبل بود درباره شاد زیستن بود و نمی خواهم در این مطلب ضد بنویسم و دچار افسردگی کنم شما را ولی فقط می خواهم به خودم و شما روزی را یادآوری کنم که نزدیک است

شاید برای خیلی هامون خوب باشه که یادمون بیاد روزی که نمی خواهیم باورش کنیم

هر آمدنی را رفتنی است، هر رفتنی را خاطراتی، و هر خاطراتی تلخ و شیرین،آنهایی که یقین دارند رفتنی هستند تمام خاطراتشان شیرین است،خاطرات تلخ را آنهایی دارند که هنوز باور نکرده اند رفتنی هستند...زندگی کردن و زنده ماندن فاصله اش از شیرینی تا تلخی است،خداوند هیچ چیز تلخی را خلق نکرده است،پس ایام را به کام خودمان تلخ نکنیم

روز پایان

اگر روز پایان باشد چگونه زندگی می کنیم؟

دستان پر مهر چه کسانی را بوسه می زنیم؟

دل چه کسانی را شاد می کنیم و غصه را از دل چه کسانی می رهانیم؟

همه این فکر که درباره چه بنویسم از این جا آغاز شد که یاد یک مادربزرگ مهربان افتادم...مادربزرگی که هفت سال است از پیش ما رفته ولی هنوز برای ما رفتنش عادی نشده،هنوز هم احساس می کنیم هست

می خواهم یادتان بیاورم کسانی که بودند و حالا نیستند

روزی به نام روز مادر نزدیک است

مادر

پدر

چقدر زحمت کشیدند تا بزرگ شویم؟سرمایه یک عمرشان چه کسی هست؟من؟تو؟ما؟

اگر بدانی همین فردا دیگر نخواهد بود ،حاضری جانت را فدایش کنی و خاک پایش را ببوسی ،بدون آن که یادت باشد کینه ای از او به دل داشتی یا یک سوءتفاهم کوچک!

دخترانی که سالیان درازیست مادر را رها کرده اند...عروسانی که نمی گذارند همسرشان مادرش را ببیند...دامادهایی که رفتن به خانه مادرزن را زهر کرده اند!

یک لحظه ،ای تو عروس زیبا که بدون هیچ مسئله ای از مادر همسرت رنجیده ای و دیداری فراهم نمی کنی ، فکرش را بکن تو پسری داشته باشی

ای داماد خوشتیپ،تو هم لحظه ای فکر کن دختری داشته باشی که دامادت اجازه دیدار او و تو را ندهد!

آیا این فکرها و تاملات راه را هموار نمی کند که ببخشی...پیشقدم شوی برای مهرورزی؟

یک شاخه گل

یک شاخه محبت و بوسه

مادر ، مادر است

این ها همه بازیست که او مادرشوهرست و او مادرزن

من و تو وقتی ما می شود یعنی هیچ واوی میانشان نیست پس مادرها هم یکی هستند

هر دو دلسوزند ، قلبشان برای فرزندشان می تپد ، اگر نگران هستند ، نگران هردو هستند

کمی فکر کن

روز مادر نزدیک است

روز عشق

روز مهرورزی و محبت

همه با هم

منزل آخر یادتان نرود

پیر و جوان نمی شناسد

بیایید قدر یکدیگر بدانیم

خوشبخت و شاد باشید الهی