شاد زندگی کن..این آینده توست
خسته از نوشتن نیستم
تاب نوشتن ندارم...نوشتن هم ذوق می خواهد...ذوق آسمانی می خواهد
هر نویسنده ای یک معجزه ذهن است...کار سختیست خلق یک داستان یا یک شعر
به نظرم حافظ معجزه خدا بوده...یا سعدی یا مولانا یا همین فریدون مشیری عصر خودمان
شاعران امروز را نیز آیندگانمان خواهند فهمید
هر چه فکر می کنم می بینم ما در حال زیست نمی کنیم...گذشته در حال ماست که زیست می کند
ما اهداف قدیمی را نیز حتی جدیدش نمی کنیم ...لازم نیست که نوع هدف فرق کند ولی به روز می توانش کرد
روزی در مدرسه با خط شکسته می نوشتیم و حال دریافتند که خط بچه ها باید خوش باشد...حالشان چه طور؟
هنوز هم سایه ترس از خندیدن و نشاط هست...این موضوع حتی در رسانه هم مطرح شد
برنامه طلوع شبکه 4
اعتراف کردیم که مردمانی جدی هستیم که حتی یک باشگاه خنده نیز نمی توانیم داشته باشیم...خندیدن عیب می شود زمانی که همه بخواهیم عبوس به دنیا بنگریم
نمی گویم عزاداری بد است ولی برای عزاداری هایمان از چندین هفته قبل شهر را سیاهپوش می کنیم و کسی که می خندد را چپ چپ نگاهش می کنیم ولی چند روز دیگر میلاد برگزیده بانوی دو عالم است و شهر هنوز طعم شادی ندارد
میدانم که روز میلاد در شهر نمی توان رفت و آمد کرد و باز باید گفت بیچاره رفتگرها و ما شادی نخواهیم چه کسی را باید ببینیم...
شاد بودن را نیز بلد نیستیم...چقدر حدیث داریم ، چندین آیه داریم
شعرهای حافظ ، مولانا ، سعدی همان هایی که ازشان صحبت می کنیم پر از لبخند و عشق و تبسم است این نشانگر وجود شادیست
اگر به دور از مذهب نیز سخن بگوییم از قدیم آریایی ها معروف به شاد زیستن بوده اند...در میان افغان ها که فغان در آن ها زیاد است و در میان اعراب که بیشتر سیاهپوش بوده اند
آخر چرا؟؟
ما در حال برای آینده باید تلاش کنیم ...به آینده رسیدن نیاز به روحیه شاد دارد نه افسرده و خموش
ما از گل نیز عبرت نمی گیریم؟...با یک گل با محبت سخن گوی ببین چقدر برایت گل می دهد و با نشاط میشود...حال کودک تو یا خانواده تو آیا با لبخند من شاد نمی شوند؟روحیه نمی گیرند؟به من نشاط بیشتری نمی دهند؟
شاد باشید
روز میلاد نزدیک است...این را بهانه کنید تا بخندید...شادی کنید...لباس های شاد در خانه به تن کنید...عطر شادی به خود زنید...لبخند را از لب هایتان دور نکنید که شاید یکی در گوشه ای با لبخند تو زنده باشد
خوشبختی در نزدیکیست با آه و فغان نمی توان خوشبخت بود...رضایت از زندگی را نشان هم دهید این همان راز بزرگیست که همه می دانیم ولی عمل به آن نمی کنیم
ما از اسلام می دانیم ولی مسلمان نیستیم که اگر مسلمان بودیم مرد عمل بودیم تا حرف...
و این را از طرف مرحوم حسین پناهی تقدیم می کنم به تمامی مادران:
و اما تو! ای مادر!
ای مادر!
هوا
همان چیزی ست که به دور سرت می چرخد
و هنگامی تو می خندی
صاف تر می شود
...
خوشبخت باشید الهی