یک شعر بعد از مدت ها در حرف دل
یک شعر
این منم ، عاشق مهتاب ، ستاره و باران
محو تماشای کویر و جنگل ، دریا و کوه
مبهوت میان ثانیههای فراری
که از ابتدای تاریخ بشر به سرعت میدوند
در اندیشه ی دنیای بعد از مرگ
در حسرت گذشتههای بی بازگشت
در اندوه زیستن ، بیمناک از مرگ
بی دغدغه برای روزگار بی ارزش
میان جنگ ِ دو گروه خیر و شر
در اندیشه ی خاصیت شمشیر و سپر
و دیگر هیچ…
شاعر: ابوذر سیه پوش