زبان زندگی
به نام خدای دریاها و آسمان ها
سلام به دوستانی که منتظرن که بحث مهارت های زندگیمونو ادامه بدهیم.
امروز با مطالب پیوسته ارتباط اجتماعی در خدمتتون هستم.
بحث اول را درباره زبان زندگی صحبت می کنم و بعد می پردازم به نوع ارتباط ها و حریم هایی که باید حفظ بشه، امیدوارم بهره ببرین!
الله یارتان!
زبان زندگی
"ارتباط محبت آمیز" یا "ارتباط بدون خشونت"
هر روز با افراد متعدد و با دلایل متفاوتی در ارتباط هستیم. پیامد هر ارتباط را چگونه "احساس" میکنیم؟ بیشتر احساس خشنودی داریم و یا عدم رضایت؟ در ارتباطی که پیامد آن سرور بود چه ویژگیهایی وجود داشت؟ کدام کلمات را استفاده کردیم که ارتباط عمیقتر و غنیتری را برایمان به همراه داشت. آیا هیچ کدام از ما در پایان مکالمهای این جمله را با خود گفتهایم که: "چه شد که کامران این را گفت؟ یا چه شد که کامران این کار را کرد؟" و یا بالعکس فردی از ما رنجیده باشد و ما گفته باشیم "من که قصدی نداشتم، فقط گفتم..."
"زبان زندگی" دعوتی است برای ایجاد تغییرات در الگوهای کلامی خودمان تا بتوانیم کیفیت ارتباطات انسانی خود را بهبود بخشیم. در هر دو حالت در الگوی "زبان زندگی" میگوییم که ارتباط محبتآمیز وجود نداشته است چه که احتمالاً الگوی ارتباطی ما یکی از الگوهای "ارتباط از زندگی بیگانه ساز" بوده است. الگوهایی از قبیل "قضاوت اخلاقی"، "مقایسه کردن" و "انکار مسوولیت" را ما مدلهای ارتباطی میدانیم که ما را از زندگی بیگانه میسازند.در ارتباط مبتنی بر قضاوت اخلاقی ما به دنبال این هستیم که تعیین کنیم "کی چی هست؟" یعنی قرار دادن انسان ها در تقسیمات دوتایی خوب و بد؛ زرنگ و تنبل؛ زشت و زیبا؛ فعّال و منفعل؛ و نتیجه این تلاش ما، جداسازی انسانها از همدیگر، ایجاد فاصله و دوری بین افراد میباشد. در "زبان زندگی" ما "قضاوت اخلاقی" را نوعی حمله میدانیم و عکسالعمل طبیعی افراد در مقابل حمله فرار و یا حمله متقابل است، که در هر دو صورت مورد نظر ما نیست. "نیت" ما از شروع مکالمه، برقراری ارتباط است و نه فراری دادن طرف مقابل و یا دریافت حمله متقابل. تا به حال یکی از طرفین چنین مکالمهای بودهاید؟
من: چرا عصبانی هستی؟
تو: عصبانی نیستم!
من: چرا بابا، معلومه.
تو: نه من عصبانی نیستم.
من: پس چرا این جوری حرف میزنی؟
تو: مگه چه جوری حرف میزنم، تو خودت حالت خرابه، گیر میدی.
من: خب نگو؛ به دَرَک، حیف من که وقت برای تو میگذارم.
این مقدمه ای بود برای شروع یک بحث مفصل درباره ارتباط اجتماعی که خیلی هامون این توانایی را نداریم!
بدانید ارتباط با دیگران توانایی است که باید به آن دست یابیم وگرنه در راه شناخت دچار انحراف می شویم و در ضمن از تجارب دیگران نیز نمی توان استفاده کرد!
تا قسمت دوم
بدرود!