پيام
+
شب هاي قدر بچگي بخير
گريه مي کردم که من نمي خوام مسجد بيام ، اون جا همش پشت بلندگو داد مي زنن و شماها هم گريه مي کنين
ولي آخرش مي رفتم و در آن جا يا بازي مي کردم يا چيزي مي خوردم يا همش به مامانم مي گفتم چرا گريه مي کني؟
حرف اول و آخرمم اين بود که کي تموم ميشه؟!!
آخه اون موقع ها هنوز بچه بودم
آخه اون موقع ها هنوز معصوميت خدايي در وجودم بود...
ولي حالا...

دردونه جون
91/5/22
♥يک زوج خوشبخت
حالا لحظه شماري مي کنم براي شب هاي قدر...حالا ديگه حسابش با بچگي ها فرق داره...
♥يک زوج خوشبخت
http://maryamkhedmaty.parsiblog.com/Posts/394/
♥يک زوج خوشبخت
شب هاي قدر سعي کنيم جز التماس دعا داشتن از خدا از هيچ کس انتظاري نداشته باشيم ولي همه کساني که دوست و خويشاوند و شايد يک همشهري ساده باشند را فراموش نکنيم...شايد گاهي به دعاي دوستي دعاي دوست مستجاب گردد