• وبلاگ : ღ♥ღحرف دلღ♥ღ
  • يادداشت : يک نکته ، يک داستان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    داستان جالبي بود، ممنون

    نکته ي قشنگش اين بود که همه زود به هم قرضاشون رو دادن و ناراحتيشون اين بوده که يکي ازشون پول ميخواد.

    و نکته ي جالبش اين بود که همه به يک ميزان از هم پول مي خواستند. يعني تو اين روستا قيمت همه چيز با هم برابره... بدجوري فکرم رو مشغول کرده

    پاسخ

    نکته اشو بگير خانم!!! ... چرا هميشه حاشيه سازي مي کنيد ها ؟!! :)