سلام
واقعا ناراحت شديم. خيلي خبر تلخ و ناگواري بود. وقتي براي اولين بار اين خبر رو شنيدم از ناراحتي براي مصطفي مي خواستم منفجر بشم. حاج عباس آقا خيلي سرزنده و با روحيه و در عين حال متين و آرام بود. بعدش هم که از بقيه که بيشتر مي شناختنش شنيديم که چه آدم خوبي بوده واقعا. به مصطفي هم گفتم خوشحال باشيد که الان جايش خوب است. واقعا آدم نازنيني بود... مرگ براي همه ي ما هست و همه به وقتش سهم خودمون رو خواهيم داشت و واقعا چقدر غافليم... من ميتونم درک کنم که هر چي بخوام دلداري بدم فايده اي نداره و بايد گذر زمان حجم اين مصيبت رو کم کنه. يکبار ديگه اين اتفاق تأسف انگيز رو به دوست گلم مصطفي و نيز شما تسليت مي گم و اميدوارم که خداوند صبر به شما عطا کنه. در اين روزها بيش از پيش هواي مصطفي و مادرش رو داشته باشيد. ما دوستانش هم سعي مي کنيم بيشتر کنارش باشيم.

مريم عزيزم

واقعا غم بزرگ و داغ سنگيني بود.

هيچكس نميتونه باور كنه... حتي غريبه ها...

خدا اول از همه به خاله و بعد به شما ها و همه ما صبر بده و آرامش.

و خدارو شكر كه از خودش نام نيك به جا گذاشت و همه ذكر خير و خوبيشو ميگن...

عزيزم تسليت ميگم. غم آخرتون باشه.
واقعا" ناراحت شدم. خدا صبرتون بده

هميشه ميگن اين نيز بگذرد اما نميدونم چرا اين دفه نميگذره

يا شايدم ما نميخوايم که بگذره

منم هنوز باورم نميشه و دلتنگم

بسيار دلتنگ

واسه هممون دعا ميکنم که بتونيم اين اتفاق بد رو باور کنيم

تو هم دعا کن ...