قطره اشک
یا امام حسین(ع)
هر چه فکر می کنم تا تصور کنمت توان دیدنت را ندارم
آخر چگونه تصور کنم مردانگیت را
چگونه دریابم مردی زیر این فشار داغ و مصیبت اشکی از چشمانش نیاید تا هلهله ای از سوی دشمن برنیاید!
شمشیر
خون
آفتاب سوزان
زینب
خیمه ها
چشم های منتظر
...
کاروانت به سوی کوفه رفته بود نه به سمت خون و آتش و اسارت!!
عاشورا چه درسی دارد که هنوز پس از 1400 سال کسی نمی تواند رازش را بفهمد!
وای حسین زهرا(ع)
دیشب پای مصیبت علی اکبرت گریستیم ولی می دانم که لیاقت نداریم که می گرییم ما اگر وسعت داغ را می دانستیم باید جان می دادیم!
چقدر امتحان خدا سخت بود...
کاش لایق باشیم تا کمی از راه شما را بپیماییم!
علمه جعفری می فرمایند :
کشتی نجات آدمیان احتیاجی به دریا ندارد ، این کشتی از قطره اشک مقدسی می گذرد که برای حسین (ع) ریخته شود !
ای سفینه النجاه می دانم قطره اشک هایم مقدس نیستند و اگر انسان می نامند مرا به خاطر مقدار عشقیست که به شما ائمه در سینه دارم
و اگر خداوند عیب ها را روزی نمایان کنند، آن روز وسعت ایثار امام حسین(ع) بیشتر نمایان خواهد شد!
بیچاره آن است که کربلا ندیده بمیرد
بیچاره تر آن است که پای شش گوشه جان ندهد!
یا فاطمه زهرا(س)